ناگفته‌هایی از تشکیلات بسیج در ایران

  • حسین باستانی
  • بی بی سی
نیروهای بسیجی

منبع تصویر، a

توضیح تصویر، مانور اخیر نیروهای بسیجی در تهران، بر نمایش آمادگی مقابله با اعتراضات شهری تکیه داشت

برگزاری "هفته بسیج" در ایران و قدرت نمایی کم سابقه واحدهای ویژه بسیجی به همین مناسبت، یک بار دیگر اهمیت این نیروی شبه نظامی را در معادلات سیاسی – امنیتی کشور مورد توجه ناظران قرار داد.

در مورد نقش، جایگاه و عملکرد بسیج، به ویژه بعد از تشدید بحران میان جمهوری اسلامی و جامعه بین المللی، مطالب زیادی در رسانه های جهان منتشر شده است.

اما به نظر می رسد با وجود تمام توجهی که به این سازمان بسیار بزرگ صورت می گیرد، کماکان ساختار آن، به ویژه ساختار جدید آن بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم، برای بسیاری از تحلیلگران ناشناخته است.

تغییر ساختار بسیج

سازمان بسیج مستضعفین، تا مهر ۱۳۸۸ "نیروی مقاومت بسیج" نام داشت.

تا قبل از این تاریخ، نیروی مقاومت بسیج دچار تغییرات مختلفی شده بود. این تغییرات پس از روی کار آمدن محمد علی جعفری فرمانده فعلی سپاه پاسداران به وقوع پیوست که از همان ابتدای روی کار آمدن، کوشید جلوی فعالیت های موازی بسیج و سپاه را بگیرد.

پس از انتصاب او، با پی گیری فرمانده جدید سپاه و با تصویب آیت الله علی خامنه ای، محمدعلی جعفری در کنار مسئولیت خود در سپاه پاسداران، سمت "فرماندهی نیروی مقاومت بسیج" را نیز به عهده گرفت.

وضعیت جدید نیروی مقاومت بسیج، بلافاصله بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم مجددا تغییر کرد.

در تیرماه ۱۳۸۸ با انتصاب حسین طائب به عنوان فرمانده جدید نیروی مقاومت بسیج، این نیرو دوباره فرمانده مستقلی پیدا کرد. اگر چه همچنان به لحاظ ساختاری، وابستگی زیادی به سپاه پاسداران داشت.

عملکرد حسین طائب و نیروهای تحت فرمان او در جریان مقابله با اعتراضات بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم، در داخل حکومت ایران مورد انتقاداتی قرار گرفت؛ انتقاداتی که موضوعات آنها، از تصمیمات فرماندهان گرفته تا عملکرد نیروهای عملیاتی بسیج را در بر می گرفت.

حسین طائب سرانجام درمهر ۱۳۸۸ از فرماندهی نیروی مقاومت بسیج کنار رفت و ریاست سازمان اطلاعات سپاه را به عهده گرفت.

همزمان، بنا به دستور آیت الله خامنه ای به ستاد کل نیروهای مسلح، نام نیروی مقاومت بسیج به "سازمان بسیج مستضعفین" تغییر یافت و محمد رضا نقدی به عنوان رئیس این سازمان منصوب شد.

در توضیح این تغییر، محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه در مرداد ۱۳۸۸ اعلام کرد که از آن پس نیروهای نظامی بسیج تحت کنترل نیروی زمینی سپاه در می آیند و بقیه بسیجیان، تحت عنوان سازمان بسیج مستضعفین -و به عنوان یکی از سازمان های زیرمجموعه سپاه- به انجام فعالیت های تبلیغاتی و "فرهنگی" می پردازند. وی در مهر ۸۸ هم خبر داد: "در ساختار جدید سپاه که به تصویب رهبری رسیده است، با هماهنگی ستاد کل نیروهای مسلح، سپاه‌های استانی مسئولیت بسیج هر استان را برعهده می‌گیرند و نیروی زمینی سپاه لایه‌هایی از بسیج که کار نظامی انجام می‌دهند را تحت پوشش قرار می‌دهد."

آقای جعفری به تغییر دیگری در ساختار سپاه پاسداران اشاره داشت که از پیش از انتخابات صورت گرفته بود: تشکیل ۳۱ "سپاه استانی" در سرتاسر ایران. به این ترتیب، هر سپاه استانی دارای میزان بالایی از استقلال در عملیات خود می شد - اگر چه همچنان ملزم به رعایت کامل دستورات ابلاغ شده از مرکز، و حرکت در چارچوب سیاست های کلان فرماندهی کل سپاه بود.

تشکیل سپاه های استانی، اقدامی برای مقابله با تهاجم نظامی خارجی یا عملیات براندازانه داخلی ارزیابی می شد و این امکان را برای فرماندهان استان ها به وجود می آورد تا در لحظات بحرانی رویارویی با نیروهای نظامی خارجی یا معترضان داخلی، با استقلال و سرعت کافی تصمیم بگیرند.

با تشکیل سازمان بسیج مستضعفین و نیز سپاه های استانی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در مهر ۱۳۸۸ تاکید کرد که کلیه نیروهای نظامی بسیج از آن پس "نیروی مقاومت زمینی" نامیده می شوند.

به این ترتیب، در واقع پرسنل نظامی بسیج در هر استان، تحت فرماندهی فرمانده سپاه همان استان قرار می گرفتند. به گفته مقام های سپاه، این تغییر باعث می شد تا بسیجیان نظامی، به شکل بهتری آموزش ببینند و به گونه ای حرفه ای تر و هماهنگ تر به انجام وظیفه مشترک با واحدهای استانی سپاه پاسداران بپردازند.

اولویت 'بسیج مستضعفین'

به گفته فرماندهان سپاه و بسیج، یکی از دلایل تغییر ساختار بسیج بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، تمرکز بیشتر این نیرو بر مقابله با مخالفان داخلی حکومت ایران بود، تغییری که در چهارچوب وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ قابل تحلیل بود.

در همین راستا، حسین همدانی، فرمانده سپاه محمد رسول‌الله، مسئول حفظ امنیت تهران بزرگ، در آذر ۱۳۸۸ از تغییر ماموریت بسیج از حوزه "دفاعی و نظامی" به حوزه "امنیتی و فرهنگی" خبر داد.

در توضیحی جداگانه، محمدجعفر اسدی فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه در آبان ۱۳۸۸ گفت که سپاهیان، مسئول مبارزه با جنگ "سخت" (نظامی) هستند، بسیجیان نظامی یا اعضای "نیروی مقاومت زمینی" مسئولیت مبارزه با جنگ "نیمه سخت" (شورش های شهری) را به عهده دارند و بسیجیان غیرنظامی به مبارزه با "جنگ نرم" (تحرکات سیاسی و فرهنگی مخالفان) خواهند پرداخت.

تعریف عبدالله عراقی جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه از تفکیک وظایف بسیجیان و سپاهیان در دی ۱۳۸۸، اندکی با توصیف تیمسار اسدی متفاوت بود: او گفت که مقابله با تهدیدات "‌سخت" و"نیمه سخت" به عهده نیروی زمینی سپاه است و سازمان بسیج مستضعفین مقابله با تهدیدات "نرم" را بر عهده خواهد داشت.

به طور کلی می توان تصور کرد که جدای از تقسیم کارهای نه چندان شفاف اولیه، نیروهای بسیج و سپاه در صورت نیاز، به کمک به ایفای وظایف همدیگر خواهند پرداخت.

اگرچه به نظر می رسد که در پی تغییر ساختار بسیج، هنوز شرح روشنی از وظایف مشخص اعضای این سازمان ندارند، اما روسای این تشکیلات مسئولیت های مختلفی را برای اعضای بسیج مستضعفین تعریف کرده اند.

از جمله مهمترین این وظایف، فعالیت در فضای مجازی (بر روی اینترنت) تعیین شده است.

به این منظور بسیج صدها کلاس آموزش کامپیوتر و اینترنت را در سرتا سر کشور برای بسیجیان تشکیل داده و به آنها کمک کرده تا با ایجاد هزاران وبلاگ به فعالیت فرهنگی، تبلیغ دیدگاه های حکومت و مقابله با منتقدان جمهوری اسلامی بپردازند.

تشکیلات بسیج

طبق اساسنامه بسیج، مصوب مجلس ایران در سال ۱۳۶۱، هر شهر ایران، با توجه به وسعت و جمعیت آن به چند "منطقه مقاومت" بسیج تقسیم شده و هر منطقه مقاومت، خود به چند "ناحیه مقاومت" بسیج تقسیم می شود.

همچنین، هر ناحیه مقاومت به چند "پایگاه مقاومت" تقسیم می شود و هر پایگاه شامل "گروه های" سازمان یافته خواهد بود.

در هر شهرک یا روستای ایران نیز، یک "هسته مقاومت" بسیج وجود دارد.

نیروهای سازمان بسیج مستضعفین، در قالب شاخه های مختلفی سازماندهی شده اند، از قبیل: بسیج دانشجویی، بسیج دانش آموزی، بسیج اصناف، بسیج ادارات، بسیج کارگری، بسیج روستایی، بسیج محلات و ...

در تمامی ادارات، دانشگاه ها، مدارس، کارخانه ها، روستاها یا محلات، پایگاه های بسیج وجود دارد که وظیفه جذب و سازماندهی داوطلبان را به عهده دارند. پایگاه های بسیج محلات، پر تعدادترین پایگاه های بسیج هستند که تقریباً در تمام محله های تهران و شهرستان ها وجود دارند.

در اغلب محله ها، پایگاه بسیج محلات در داخل یا نزدیک مسجد محل قرار دارند و به همین علت، اغلب این پایگاه ها، با نام مسجدی که به آن وابستگی دارند شناخته می شوند (مثلاً پایگاه مسجد امام حسین، پایگاه مسجد امام حسن یا ...).

طبق قانون مقررات استخدامی سپاه، بسیجیان به سه دسته " بسیجی عادی "، " بسیجی فعال" و " بسیجی ویژه یا پاسدار افتخاری " تقسیم می‌شوند.

طبق این ماده قانونی، اعضای عادی که اکثریت بسیجیان را تشکیل می دهند، "عموم اقشار معتقد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اهداف انقلاب اسلامی" تعریف شده اند که پس از کسب آموزش های کوتاه مدت عقیدتی، سیاسی و نظامی، به همکاری با بسیج در زمینه های مختلف می پردازند.

اعضای فعال، بسیجیانی هستند که پس از گذراندن دوره های آموزشی اولیه به عضویت بسیج در آمده اند. اما پس از عضویت، به طور مستمر در دوره های آموزشی شرکت کرده و "در انجام مأموریتهای محوله با سپاه همکاری می‌کنند".

اعضای ویژه نیز، بسیجیانی هستند که به تشخیص روسای خود، از صلاحیت های ایدئولوژیک و نظامی لازم برای انجام مسئولیت های نیروی رسمی سپاه پاسداران برخوردار هستند. این نیروها، بر خلاف سایر بسیجیان (که از مزایای مختلف عضویت در بسیج استفاده می کنند، اما در استخدام این نیرو نیستند) حقوق ثابت ماهانه دریافت می کنند.

بسیجیان ۱۵ سال به بالا، دارای درجات مخصوص به خود هستند که در قانون مقررات استخدامی سپاه تعریف شده است.

بسیجیان عادی، همگی دارای درجه "رزمنده" هستند. بسیجیان فعال، در ابتدا دارای درجه "رزمجو" هستند ودر صورت ارتقای درجه، به ترتیب درجات "دریادل" و "مجاهد" را کسب می کنند. هر کدام از درجات رزمجو، دریادل و مجاهد، خود به سه زیرمجموعه (مثلا، رزمجو، رزمجو ۲ و رزمجو ۳) تقسیم می شوند.

البته وضعیت درجات بسیجیان ویژه کاملا متفاوت است و آنان، همچون اعضای سپاه پاسداران یا ارتش، دارای درجات نظامی عادی هستند.

طبق ماده ۹۵ قانون استخدامی سپاه، کسب درجه رزمنده توسط بسیجیان نیازمند طی دوره "آموزش عمومی مقدماتی" بسیج (آموزش های اولیه دفاعی و عقیدتی به مدت ۱۵ روز) است.

طبق همین ماده، رسیدن به درجه رزمجو منوط‌ به طی دوره یک ماهه "آموزش تخصصی" بسیج است؛ دوره ای که پیش نیاز آنها، طی دوره ۴۵ روزه "آموزش عمومی تکمیلی" بسیج محسوب می شود.

زمان لازم برای ارتقا از هرکدام از این درجات به درجه بالاتر، طبق قانون حداقل ۵ سال است. با این حال، گروهی از اعضای بسیج می گویند که ضوابط ذکر شده در قانون استخدامی سپاه، در ارتقای اعضای این نیرو رعایت نمی شود و در صورت صلاحدید مسئولان بسیج، نیل به درجات بالاتر بسیار سریع تر صورت می گیرد.

حتی شخص محمد رضا نقدی رئیس بسیج، در اسفند ۱۳۸۸ تعریف به مراتب ساده تری از شیوه ارتقای بسیجیان عادی به فعال ارائه کرد که به شرح زیر است: "بسیجی فعال فردی است که حداقل ۳ ساعت در هفته را در جلسات "بحث و مطالعه" بسیج (جلسات آموزش عقیدتی) سپری کند و حداقل ۱۲ ساعت در ماه در یکی از فعالیت های پایگاه بسیج محل زندگی یا کار یا تحصیل خود مشارکت نماید."

مطابق اساسنامه بسیج، فرماندهان "منطقه های مقاومت" بسیج از پرسنل رسمی سپاه هستند و فرماندهان "ناحیه مقاومت" از میان اعضای ویژه بسیج یا پاسداران انتخاب می شوند. همچنین، فرماندهان "پایگاه های مقاومت" از میان اعضای ویژه بسیج انتخاب می شوند و فرماندهان "گروه های مقاومت" از میان اعضای فعال بسیج هستند.

درخرداد ۱۳۹۰ محمد یوسف شاکری فرمانده سپاه استان آذربایجان غربی، از تغییر شیوه جذب نیروهای در بسیج خبر داده و گفته که در شیوه جدید، بسیجی ها در پنج رده "بالقوه، عادی ، فعال ، فعال موثر و ویژه" سطح بندی خواهند شد.

وی توضیح بیشتری در مورد مرز دقیق میان هر یک از پنج رده فوق نداده است.

نظام آموزشی جدید بسیج

یکی دیگر از تغییرات مهمی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم در تشکیلات بسیج ایجاد شده، تغییر نظام آموزش فکری اعضای این سازمان در قالب طرحی به نام "صالحین" است.

محمدحسین بابایی فرمانده سپاه استان گلستان، در اوایل آذر در نقل قولی از آیت الله خامنه ای گفته است که به گفته رهبر جمهوری اسلامی، اگر طرح صالحین به خوبی اجرا شود "انقلاب دیگری در کشور شکل خواهد گرفت".

در وب سایت های متعلق به پایگاه های بسیج مناطق مختلف کشور، در توجیه اهمیت طرح صالحین نقل قولی از آیت الله خامنه ای ذکر شده که اگرچه زمان و مکان آن مشخص نیست، اما حکایت از نوع نگاه او به این طرح دارد.

آقای خامنه ای با تاکید بر اینکه "بسیجی می تواند محور باشد، انسان هایی را به خود جلب کند، ۲۰ نفر را به دور خود جلب کند"، به مسئولان بسیج توصیه کرده است که به تربیت "انسان های برجسته در میدان رزم ودارای بنیه قوی فرهنگی" بپردازند که "خودجوش در عرصه سیاست" و "توانا در تبلیغ دین" باشند.

ظاهرا در اطاعت از همین دستورالعمل است که مطابق توضیح یکسان ذکر شده در این سایت ها، در چهارچوب اجرای طرح صالحین "حلقه های تربیتی" ۱۵ تا ۲۰ نفره از افراد دارای سن و سطح تحصیلات مشابه، با سازماندهی اجرایی یک "مسئول گروه"، به مدت ۲ شب در هفته تشکیل می شود.

آموزش اعضای هر حلقه تربیتی، شامل موضوعات سیاسی و عقیدتی بوده و توسط "مربی" تعیین شده برای حلقه صورت می گیرد.

مطابق اظهارات منتشر شده از محمدحسین بابایی، مربیان حلقه ای صالحین خود در معرض آموزش مستمر از سوی "سرمربیان" خواهند بود.

مجتبی فداء جانشین فرماندهی سپاه استان اصفهان در اظهار نظری در آخر آبان ماه، هدف از این طرح را آشنایی بیشتر نیروهای بسیج با "جنگ نرم" دانسته است.

به این ترتیب، چنین به نظر می رسد که مسئولان بسیج قصد دارند با ایجاد شبکه ای پیچیده از گروه های به هم مرتبط توجیهی در سرتاسر کشور، سطح آمادگی نیروهای بسیجی را برای مقابله با جریان ها و دیدگاه هایی که از نظر مدیران ارشد کشور تهدید به حساب می آیند افزایش دهند.

تعداد نیروهای بسیج

محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین، در ۹ آبان گذشته از سازماندهی " ۱۵ میلیون نفر" در بسیج خبر داد.

به عقیده بسیاری از تحلیلگران این عدد، اغراق آمیز است و حتی با دیگر ارقام عنوان شده توسط خود مسئولان بسیج همخوانی ندارد.

به عنوان نمونه، در ۲۹ خرداد ۱۳۸۹، علی فضلی، جانشین رئیس بسیج مستضعفین، تعداد افراد سازماندهی شده در بسیج را "بیش از ۱۲ میلیون نفر" دانسته است. با توجه به فاصله یک سال و چهار ماهه میان اظهارات رئیس بسیج و جانشین او، پذیرفتن اینکه در این مدت، حدود ۲۰۰ هزار عضو در ماه به اعضای بسیج اضافه شده باشد دشوار است.

هرچند بسیاری از ناظران، اظهارات علی فضلی در مورد تعداد ۱۲ میلیونی بسیجیان را هم اغراق آمیز می دانند و می گویند که حتی نیمی از رقم عنوان شده توسط این مقام نیز واقعی نیست.

بخشی از اعضای بسیج را زن ها تشکیل می دهند که در مورد آنها نیز آمار قابل اعتمادی در دست نیست. در خرداد ۱۳۸۷ مینو اصلانی "مسئول بسیج خواهران" مدعی عضویت ۵ میلیون نفر از زنان در بسیج شده است؛ عددی که همچون آمار اعلام شده برای کل نیروهای بسیجی، مورد تردید کارشناسان قرار دارد.

یکی از توجیهاتی که برای بیان ارقام مبالغه آمیز در باره تعداد اعضای بسیج مورد استفاده قرار می گیرد، تعریف های مبهمی است که در داخل این سازمان و نیز سپاه پاسداران، برای مفهوم "بسیجی" وجود دارد.

به عنوان نمونه، ماده ۱۳ قانون مقررات استخدامی سپاه "عموم اقشار معتقد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اهداف انقلاب اسلامی" را بسیجی تلقی کرده است.

در خرداد ۱۳۹۰، محمد یوسف شاکری فرمانده سپاه آذربایجان غربی گفته است که "در رویکرد جدید" جذب نیرو برای بسیج، در آینده عضویت در این سازمان "تنها از طریق ثبت نام صورت نخواهد گرفت، بلکه هر کسی که به معنای واقعی عاشق نظام جمهوری اسلامی و آرمان های آن بوده و اهل بصیرت و تربیت دینی باشد بسیجی محسوب می شود."

اظهارات این فرمانده سپاه می تواند نشان دهنده رویکرد جدید مسئولان سپاه و بسیج برای ‌افزایش آمار ظاهری اعضای بسیج مستضعفین باشد. در واقع، این مسئولان در شیوه جدید، قادر خواهند بود افراد بیشتری را که در بسیج ثبت نام نکرده اند، به عنوان عضو این سازمان شمارش و در آمارهای خود لحاظ کنند.

به طور کلی این تصور وجود داد که آمار عنوان شده از سوی مسئولان بسیج در مورد تعداد اعضای این سازمان، با ملاحظات سیاسی و تلاش این مسئولان برای نمایش "پایگاه مردمی" حکومت جمهوری اسلامی ارتباط دارد.

اما احتمال دارد رویکرد اغراق در تعداد اعضای بسیج، انگیزه های اقتصادی نیز داشته باشد.

به عنوان نمونه، به واسطه رایزنی های مسئولان بسیج، مجلس ایران در ماده ۱۹۶ لایحه برنامه پنجساله پنجم توسعه ایران (۱۳۹۰ – ۱۳۹۴) دولت را موظف کرده تا امکانات و بودجه را برای "جذب و به‌کارگیری ۳۰ ‌میلیون نفر بسیجی با "رویکرد فرهنگی، اجتماعی و علمی" و مشخصا افزایش بسیجیان فعال و ویژه به میزان "حداقل یک و نیم میلیون نفر" فراهم کند.

محمدرضا نقدی، در اردیبهشت گذشته خواستار آن شده که بودجه اختصاص داده شده به بسیج، متناسب با هدف "افزایش تعداد بسیجیان به ۳۰ میلیون نفر" باشد. آقای نقدی، حتی در آبان خبر داده که بسیج مستضعفین آماده بررسی "گزینه تشکیل بسیج ۱۰۰ میلیونی [جهانی] برای آزادی قدس" است.

در یکی از تلاش های انجام شده برای برآورده کردن درخواست افزایش بودجه بسیج، اخیرا نمایندگان مجلس هشتم به یک فوریت طرح "کمک به اجرای ماموریت‌های فرهنگی جوانان بسیج "رای داده اند که در صورت تصویب نهایی، علاوه بر بودجه سالانه فعلی بسیج، هر سال معادل نیم درصد از محل افزایش درآمد فروش نفت را در اختیار این سازمان قرار می دهد.

در این طرح همچنین آمده که دولت باید هر سال ۱۰ درصد از اعتبارات بخش مربوط به جوانان را نیز به منظور مقابله با "چالش‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای" و توسعه بسیج در اختیار این سازمان قرار دهد.

در جریان بحث های نمایندگان در مورد این مصوبه، عبدالحسین ناصری نماینده گرگان "بودجه‌۵۷۰ میلیاردی بسیج در طول سال" را برای انجام مسئولیت های آن کافی ندانسته است.

قابل ذکر است که بودجه سازمان بسیج، به طور مشخص در لایحه بودجه سالانه کشور ذکر نمی شود و اطلاعات دقیقی در مورد آن در دست نیست. اما برآورد بسیاری از کارشناسان در مورد بودجه بسیج مستضعفین، به مراتب بیشتر از رقم ذکر شده توسط این نماینده مجلس است.

امتیازات ویژه اعضای بسیج

سازمان بسیج مستضعفین می کوشد تا اعضای خود را از میان داوطلبان معتقد به نظام و رهبر جمهوری اسلامی ایرانی انتخاب و جذب کند و بخشی از اعضای آنها، به راستی دارای چنین اعتقاداتی هستند.

اما همه بسیجیان -مثلا در میان اعضای بسیج دانش آموزی، دانشجویی، ادارات، کارخانه ها یا محلات- لزوماً از وفاداران جدی جمهوری اسلامی نیستند و ممکن است به دلیل منافع شخصی به عضویت بسیج درآمده باشند.

یکی از انگیزه های احتمالی ساکنان محلات فقیر نشین شهرها یا مناطق غیرشهری برای عضویت در بسیج، برخورداری از حمایت و امنیت است.

بسیاری از نوجوانان و جوانان ساکن چنین محله هایی، یا مجبور به اطاعت از تبهکاران شهری هستند و یا از سوی اعضای آنها مورد اذیت و آزاد قرار می گیرند. اما همین نوجوانان و جوانان در صورتی که به عضویت بسیج درآیند، مورد پشتیبانی یک سازمان بسیار قدرتمند و با نفوذ قرار می گیرند و چنین حمایتی، معمولا آنها را از آزار و اذیت افراد شرور یا تبهکار محله ها حفظ می کند.

از طرف دیگر، عضویت در بسیج امتیازات دیگری را هم برای اعضا فراهم می کند که به طور مستقیم بر پیشرفت شغلی، اقتصادی و تحصیلی آنها تاثیر می گذارد.

مطابق ماده ۲۰۱ قانون استخدامی سپاه، پرسنل بسیجی با توجه به "میزان و نوع فعالیت و همکاری، صلاحیت، شایستگی و درجه آنان" از امتیازات فراوانی برخوردار می شوند.

این امتیازات مطابق همین قانون، شامل "‌اولویت در استخدام، استفاده از تسهیلات مسکن و وام، اولویت در واگذاری امکانات اشتغال و تسهیلات ویژه جهت ورود به مراکز آموزش عالی" می شود.

احتمالا خبرسازترین امتیاز تعریف شده در این ماده، مربوط به تسهیلات ورود به مراکز آموزش عالی بوده است؛ امتیازی که مطابق آن، بسیجیانی که "دارای درجه رزمجو و بالاتر بوده" و "۴ سال به بالا سابقه بسیجی فعال داشته باشند" حق استفاده از سهمیه ویژه "رزمندگان" را برای ورود به دانشگاه دارند .

سهمیه رزمندگان، در "قانون ایجاد تسهیلات برای ورود رزمندگان و جهادگران داوطلب بسیجی به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی" مصوب بهمن ۱۳۶۷ تعریف شده است. مطابق این قانون، ۴۰ درصد سهمیه ورودی دانشگاه ها به "رزمندگان و جهادگران داوطلب بسیجی که حداقل شش ماه متوالی یا ‌متناوب در مناطق عملیاتی در زمان جنگ داوطلبانه خدمت کرده‌اند" اختصاص می یافت.

چهار سال بعد، در آذر ۱۳۷۱،"قانون اصلاح قانون ایجاد تسهیلات برای ورود رزمندگان و جهادگران داوطلب بسیجی به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی" به تصویب مجلس رسید که دانشگاه آزاد اسلامی را نیز موظف به رعایت سهمیه ۴۰ درصدی رزمندگان می کرد. تبصره ای از قانون مصوب ۱۳۶۷، که در اصلاحیه آن هم به قوت خود باقی ماند، تصریح داشت که "در صورت نبودن افراد واجد شرایط موضوع این قانون، سهمیه آنان به دیگر داوطلبان واگذار می‌شود".

در اوایل بهمن ۱۳۸۷، عبدالرسول پورعباس رئیس وقت سازمان سنجش، که متولی برگزاری کنکور در ایران است، گفت که سازمان وی تحت فشار است تا ظرفیت بلااستفاده سهمیه رزمندگان را به نیروهای بسیجی اختصاص بدهد.

وی گفت: "برای واگذاری باقیمانده ۴۰ درصد سهمیه ایثارگران به بسیجیان فعال، فشار زیادی از ناحیه سازمان بازرسی و قوه قضائیه روی سازمان سنجش وارد می شود، تا جایی که حتی به تهدید انفصال از خدمت مسئول سازمان سنجش نیز منجر شده است."

هرچند ظاهرا در سال های اخیر، بخش کوچکی از مازاد سهمیه رزمندگان به بسیجیان فعال اختصاص یافته، اما مشخصا همین میزان کم هم برای ورود آسان بسیجیان به دانشگاه ها کافی بوده است.

وجود این امتیازات و امتیازات مشابه در زمینه های اقتصادی و اقتصادی، به طور طبیعی اقشار بسیاری از جامعه را جذب بسیج می کند که ممکن است حکومت ایران امکان حساب کردن بر روی آنها را در لحظات حساس نداشته باشد.

ولی حتی با قبول این فرض، احتمالا در مجموعه نیروی مقاومت بسیج، چند صد هزار مدافع سرسخت حکومت وجود دارد که گروهی از آنها، دارای تجربه و آموزش کافی نیز هستند.

هرچند میزان کارآمدی این نیروها در مقابل الگوهای احتمالی حمله غرب علیه جمهوری اسلامی چندان مشخص نیست، اما به نظر می رسد برای کنترل اعتراضات شهری، به میزان زیادی موثر باشند.

به هر ترتیب، شدت و گستردگی تغییر تشکیلاتی بسیج بعد از تظاهرات خیابانی معترضان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، احتمالا نشان دهنده این واقعیت است که مدیران عالی نظام جمهوری اسلامی، در مورد کارایی این نیروها در چنان شرایط حساسی، اطمینان کافی نداشته اند.