گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! برگی از تاریخ فراموش شده دستگیری "یاران ایران"- بازداشت مهوش ثابت٬ کیان ثابتیدر اواخر سال ۸۶ خورشیدی ماموران اداره اطلاعات خراسان در بررسی اوراقی که از بازرسی منزل یکی از اعضای هیئت «خادمین جامعه بهایی» مشهد پیدا کرده بودند، متوجه میشوند که یک فرد بهایی که در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی از بهاییت به اسلام گرویده در سالهای بعد دوباره بهایی شده است. فرد مزبور که ساکن شهر کوچک بشرویه از توابع فردوس بوده پس از مرگ با رضایت خانواده و بر طبق مراسم آیین بهایی دفن شده است.
صبحگاه روز چهارشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۷ خورشیدی، شش شهروند بهایی که اداره کننده جامعه بهایی ایران بودند در منازل مسکونی خویش در تهران توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شدند. این شش شهروند بهایی به همراه بهایی دیگری که حدود دو ماه پیش از این واقعه در مشهد بازداشت شده بود در بین بهاییان به گروه «یاران ایران» موسوم بودند. اسامی این هفت شهروند بهایی عبارت بود از: بهروز توکلی- عفیف نعیمی- جمال الدین خانجانی- سعید رضایی- فریبا کمال آبادی- وحید تیزفهم و مهوش ثابت. این شهروندان بهایی بیش از یک سال از دسترسی به وکیل محروم بودند تا آنکه «شیرین عبادی» وکالت ایشان را پذیرفت. اقدام شجاعانه شیرین عبادی موجب خشم تندرویان مذهبی در ایران شد چه که بهاییان ایران تا آن زمان از حق اتخاذ وکیل محروم بودند. خانم عبادی در رسانههای حکومتی به بهایی بودن متهم شد و به دفعات منزل و دفتر کار وی مورد حمله عوامل حکومتی و خودسر قرار گرفت. وی پس از مدتی ایران را ترک کرد و دفاع از این پرونده را عبدالفتاح سلطانی و دستیارانش عهده دار شدند. در ۱۷ مرداد ماه همان سال، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه، هر کدام از هفت شهروند بهایی مذکور با اتهامات نظیر جاسوسی برای اسرائیل، محاربه و اقدام علیه امنیت ملی به ۲۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند. این حکم در حالی صادر شد که متهمین هیچ اتهامی را نپذیرفته و وکلای ایشان نیز هیچ مدرکی را دال بر تایید اتهامات مذکور در پرونده موکلین خویش مشاهده نکرده بودند. دادگاه تجدید نظر در ۲۴ شهریور ماه با حذف اتهام جاسوسی، محکومیت بیست سال حبس این شهروندان بهایی را به ده سال حبس تعزیری تقلیل داد که حکم مزبور بطور شفاهی به وکیل متهمان ابلاغ شد. چندی بعد ناگهان حکم کتبی جدیدی به وکلای متهمان ارائه شد که بر طبق آن، دادستان کل کشور با اعاده دادرسی، رای دادگاه تجدید نظر را باطل و محکومیت مجددا به بیست سال افزایش یافت. گروه "یاران ایران" کیستند؟ جامعه بهایی در هر شهر و کشور از طریق شوراهای ۹ نفره که توسط بهاییان هر حوزه از بین خودشان بدون کاندیداتوری و بصورت سری و آزاد انتخاب شدهاند، اداره میگردد. این شوراها در بین بهاییان به «محفل روحانی بهایی» موسوم میباشد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جدید در ایران، اعضای شورای کشوری بهاییان یا «محفل روحانی ملی» ربوده و کشته شدند. اعضای «محفل روحانی ملی» بعدی هم بازداشت و اعدام شدند. پس از آن، سومین گروه شورای ملی بهاییان انتخاب شدند. در ۴ شهریور ماه سال ۱۳۶۲ خورشیدی، دادستان کل وقت در طی بیانیه تشکیلات بهایی در ایران را غیرقانونی اعلام کرد. ۸ روز پس از این بیانیه در تاریخ ۱۲ شهریور ماه، جامعه بهایی برای نشان دادن حسن نیت و اطاعت از حکومت، شوراهای شهری و کشوری بهاییان در ایران را تعطیل کرد اما برای اداره امور مذهبی بهاییان مانند تولد، مراسم کفن و دفن، ازدواج و طلاق گروههای سه نفرهای را در شهرها و روستاها به نام «خادمین جامعه بهایی» و در سطح کشوری به نام «یاران ایران» تشکیل داد. در دوم مهر ماه ۱۳۶۶ خورشیدی، سه نفر اعضای گروه «یاران ایران» به نامهای جمال الدین خانجانی، حسن محبوبی و چنگیز فناییان به همراه دو شهروند بهایی دستگیر و پس از ۵۹ روز در ۳۰ آبان ماه آزاد شدند. «بهمن سمندری» یکی از دو شهروند بهایی دستگیر شده بود که در اسفند ماه سال ۱۳۷۰ بازداشت و اعدام شد. مسئولین بازداشت و اعدام وی را مرتبط با پرونده سال ۶۶ اعلام کردند. حسن محبوبی نیز در مرداد ماه سال ۱۳۷۱ هنگامی که عازم جلسه «یاران ایران» بود توسط یک اتومبیل ناشناس به قتل میرسد. پس از آزادی «یاران ایران» تا زمان دستگیری مجدد ایشان در اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ خورشیدی، حکومت ایران از طریق ارتباط با گروه «یاران ایران» از کلیه فعالیتهای جامعه بهایی ایران مطلع بود که این را یکی از موارد رد اتهام «اقدام غیرقانونی» یا «تشکیل غیرقانونی» بر علیه امنیت کشور در پرونده هفت مدیر جامعه بهایی ایران میدانند. با افزایش فشار بر شهروندان بهایی، فعالیتهای گروه «یاران ایران» هم گستردهتر شد. بازداشت شهروندان بهایی در شهرهای مختلف، ممانعت از تحصیلات عالیه جوانان بهایی و جلوگیری از کسب و شغل از جمله مواردی بودند که محدوده فعالیت گروه «یاران ایران» را افزونتر کرد. مدیران جامعه بهایی باید در برابر محدودیتها و فشارها، امکانات لازم را جهت بهره وری مناسب از استعدادها و خلاقیتهای بهاییان را فراهم میکردند و از طرف دیگر، راههای عملی در جهت احقاق حقوق نقض شده بهاییان را پیدا نمایند. بازداشت مهوش ثابت در اواخر سال ۸۶ خورشیدی ماموران اداره اطلاعات خراسان در بررسی اوراقی که از بازرسی منزل یکی از اعضای هیئت «خادمین جامعه بهایی» مشهد پیدا کرده بودند، متوجه میشوند که یک فرد بهایی که در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی از بهاییت به اسلام گرویده در سالهای بعد دوباره بهایی شده است. فرد مزبور که ساکن شهر کوچک بشرویه از توابع فردوس بوده پس از مرگ با رضایت خانواده و بر طبق مراسم آیین بهایی دفن شده است. قابل ذکر است در سالهای اولیه تشکیل جمهوری اسلامی در ایران، طبق دستور حکومتی کلیه شهروندان بهایی از مشاغل دولتی و نیمه دولتی اخراج شدند مگر کسانی که از بهاییت دوری جسته و به اسلام بگروند. از دست دادن شغل دلیلی بود تا تعدادی از بهاییان، مسلمان شوند که بسیاری از این تازه مسلمانان پس از اتمام دوران کاری و بازنشستگی دوباره بهایی شدند. Copyright: gooya.com 2016
|